قصه کودکانه که در این بخش قصه های مناسب برای سلامت روحی کودک و ترغیب کودک به فکر کردن و پرسش قرار می گیرد. برخی از قصه ها به سادگی مفهوم  زندگی کردن صحیح را آموزش می دهند.

قصه کودکانه باعث باروری تخیل کودک و تحریک کنجکاوی فرزندتان می شود. همچنین کودک با ورود به دنیای داستان و قصه مهارت های اجتماعی و ارتباطی را فرا می گیرد.
کودکان با خواندن قصه ریشه های فرهنگی خود را می یابند. و همچنین با فرهنگ و آداب کشورهای مختلف و تفاوت بین فرهنگ های مختلف آشنا می شوند و بینشی درست و در چارچوب اخلاقیات به کودک برای درک درست جهان می دهد .
در دنیای قصه ها با موقعیتهای مختلف، کودکان آشنا می شوند و تجربه می آموزند و این تجربه اندوزی برای فردای کودکان بسیار مهم است.
قصه به کودکان کمک می کند تا با افراد در موقعیتهای مختلف و احساسات متفاوت همدردی کنند.

مافین کارآگاه

داستان کودکانه مافین کارآگاه می شود

وقتی مافین برای خوردن آب به آشپزخانه رفت، لیوانش را ندید. اصلا سابقه نداشت. نشست و به فکر فرو رفت : فقط یه کارآگاه می تونه بفهمه چی شده تصمیم گرفت دست به کار شود. با خودش گفت: اگه شنل مخصوص داشتم، کارآگاه خوبی می شدم. عیبی نداره . با کلاه …
مافین سرآشپز

قصه کودکانه مافین پیراشکی می پزد

مافین با لباس کامل آشپزی جلوی آیینه ایستاد. می خواست برای دوستانش پیراشکی بپزد. بادی به غبغب انداخت و کتاب آشپزی، آرد، روغن، تخم مرغ، شکر و سیب را گذاشت روی میز. اگه کسی مزاحم نشه زود می پزمش. به محض گفتن این حرف، صدای وزوزی شنید. زنبوری…
خلاصه داستان شاهزاده و گدا

خلاصه داستان شاهزاده و گدا اثر مارک تواین سال 1881

خلاصه داستان شاهزاده و گدا تام کانتی همراه پدر دزد و مادر گدایش در اوفال کورت در جنوب شهر لندن زندگی می کرد. او به دزدی تن نمی داد. برای همین هر شب کتک مفصلی می خورد و گرسنه به رختخواب می رفت. روزی تام پرسه زنان به قصر وست مینیستر رسید.. …
قصه شب یلدا برای کودکان

3 قصه شب یلدا برای کودکان و خردسالان

قصه شب یلدا برای کودکان : قصه شب یلدا و ننه سرما یکی بود یکی نبودزیر گنبد کبودننه سرما ، سوت و کور و بی صداپشت ابرای سیاهروی بوم آسمون نشسته بودننه سرما چاقالوبد ادای غرغرودُشَکِش ابر سیاه، لحافش ابر سفیدننه سرما نُه ماه از سال می خوابیدو…
میمون

قصه می می میمون درباره مسخره نکردن همدیگربرای خردسالان

همه حیوانات توی کمد منتظر مهمان بودند. تق تق صدای پا آمد. قیژژژ در کمد اسباب بازی ها باز شد. کی بود کی بود؟ می می میمون کوچولو بود. می می وسط حیوانات نشست. همه نگاهش کردند. بزو گفت: چشاشو ببین چه زشته. گاوو گفت: ماع ... دندوناشم زشته. …
لوسی و گیلاس هایش

قصه لوسی و گیلاس هایش برای خردسالان به همراه نسخه pdf

لوسی درخت گیلاسی در باغ خود داشت و همیشه هنگام فرا رسیدن تابستان گیلاس های تازه را از درخت خود می چید و در زنبیل می ریخت. یک روز هنگامی که زنبیل گیلاس ها را برای فروش به بازار می برد به گنجشک زردی برخورد کرد. بالهای گنجشک کوچولو زخم…