تربیت کودک اضطراب مادر و کودک

تربیت کودک و اضطراب و دلواپسیهای والدین

telegram468 تربیت کودک و اضطراب و دلواپسیهای والدین

در گذشته، پدر و مادر، فرزندشان را از صبح برای بازی به خانه همسایه می فرستادند و حتی تا وقت غروب هم آنجا می ماندند  اما حالا زمانه عوض شده و هر پدر و مادری باید جدول زمان بندی و برنامه ای برای فرزندش داشته باشد. البته همگی ما
می خواهیم از فرزندانمان محافظت کنیم و مراقب باشیم که سلامت باشند و احساس امنیت کنند .
مشکل وقتی بوجود می آید که والدین تلاش می کنند موانع را از سر راه فرزندشان بردارند یا سعی می کنند مطمئن شوند که فرزندشان هرگز درد و رنج ، یأس و ناامیدی یا ناراحتی را تجربه نکند.
اضطراب و نگرانی ای که دارید از کجا می آید
بیشتر والدین در تربیت فرزند خود درباره سلامتی، امنیت، شادی و توانایی او در پیدا کردن راه زندگی اش نگرانند. بسیاری از ما وقت زیادی را برای اینکار صرف می کنیم، بعد هر تغییری را که به عنوان پدر و مادر باید انجام دهیم ، حدس می زنیم .
افکار ما باعث می شود که بدترین ترس هایمان را به فرزندانمان القا کنیم . ما آنها را خیلی زیاد دوست می داریم ومی خواهیم هر آسیبی را از آنها دور کنیم . خیلی وقت ها ، بیش از حد مراقب گوش بزنگ هر نشانه دردسری هستیم و تلاش می کنیم که آن را از سر راه برداریم . این مراقبت و مواظبت دائمی می تواند بیش از حد طولانی شود به همین خاطر است که ما شروع می کنیم به خیال کردن و دور کردن چیزهایی از فرزندمان در حالیکه نباید این کارها را در حق فرزندمان بکنیم.
اگر فرزندمان خوشحال نیست، احتمال دارد ما در ایفای نقش خود افراط کرده ایم و اتوماتیک وار سعی کرده ایم کاری کنیم که احساس کند همه چیز خوب است . اگر آنها مردد ودمدمی هستند احتمالا ما نفهمیده ایم و با تمجید و ستایش زیاد باعث
ناامنی در او شده ایم .

madar-koodak-delvapasi01-300x201 تربیت کودک و اضطراب و دلواپسیهای والدین
هنگامی که خیالات به ما هجوم می آورند ما با آینده نگری منفی باعث این کار می شویم. فکر ما مشغول اینست که ایا فرزندم واقعا خوب است؟ خیلی عصبی است؟ خیلی ساکت است، خیلی صدایش گوش خراش است؟ خیلی قد کوتاه یا بلند قد است؟ آیا مثل برادرم رفتار می کند،برادری که خوب از آب در نیامده؟ آیا نیاز است بیشتر به دخترم توجه کنم ، توجهی که در بچگی اش نکرده بودم.
هیچ یک از ما نمی خواهیم فرزندمان را عصبی یا ناراحت کنیم، اما مطمئن ترین روش این نیست که همیشه طوری رفتار کنیم که آنها درباره هیچ چیزی ناراحت نشوند . اتفاقا برعکس است.چون این کار باعث تا امیدی فرزندمان می شود و فکرش را خراب می کند.ما می خواهیم همه چیز خوب باشد اما مطمئن نیستیم که همان طور شود، بنابراین اشتباهاتمان باعث ایجاد تردید در فرزندمان می شود و این اولین علامت است از اینکه او انتظار دردسر را دارد.واقعیت این است که وقتی شما انتظار بعضی چیزها را دارید آن هم پیدایش می شود. بنابراین وقتی سعی می کنید چیزی را که نگرانش هستید درست کنید، سهوا باعث
می شوید اتفاق بیفتد. اینکار پیشگویی خودکام بخش است و این آن چیزی است که باعث می شود کودکان احساس کنند خودآگاهی دارند و نسبت به خودشان احساس ناامنی می کنند . شما می بینید که کودکان معتقدند : اگر والدینم نگران من هستند حتما یک چیز نگران کننده درباره من وجود دارد.
«چرخه معیوب نگران بودن» مسیری است که اضطراب در طول آن مسیر حرکت می کند . ماجرایی در زیر می آید که نشان می دهد که چطور «چرخه ی معیوب نگران بودن» می تواند با والدین و کودک حرکت کند.

madar-koodak-delvapasi02-300x232 تربیت کودک و اضطراب و دلواپسیهای والدین

نازی مادر 2 پسر است. او نگران است که فرزندانش را ناراحت کند و مبادا آنها در ناامنی بزرگ شوند. مخصوصا نگران پسر 15 ساله اش هست که دعوا می کند و با بزرگترها مشکل دارد. او با دستپاچگی به پسرش توجه می کند و همیشه به نشانه های نا آرامی و عزت نفش پایین او توجه دارد. او بیش از حد مراقب هر علامتی از پسرش هست که مبادا همه چیز خوب نباشد  بعد وقتی ترسهایش را حس می کند این رفتار او درباره پسرش بیشتر می شود و سعی می کند همه چیز را برای پسرش درست کند.

بعد از این سالها،پسرش به مادرش و توجهش متکی است. افکارش را هرگز به زبان نمی آورد بخاطر اینکه مادرش درباره او نگران نشود . از این رو پسرش به توجه مدام او وابسته است.

پسرش به عنوان یک نوجوان درباره خودش و توجه دیگران نسبت به خودش نگران است، با توجه دیگران درباره حس ارزشمندی خود متکی است. این الگویی است که او از روابطش با پدر و مادرش یاد گرفته است. او برای اینکه در باره خودش احساس خوبی در تمام روابطش داشته باشد به تایید دیگران نیاز دارد و اگر آنها تاییدش نکنند ، احساس ناامنی و تشویش می کند . این آن چیزی است که والدین واقعا ترس اتفاق افتادنش را دارند و تلاش می کنند با تردید جلوی آن را بگیرند و در این مسیر از موانع عبور می کنند.

ادامه دارد….

پایان قسمت اول

برای مطالعه قسمت دوم این جا را کلیک نمایید

برگرفته شده از مقاله خانم عاطفه دبیری کارشناس ارشد کودکان استثنایی و استاد دانشگاه

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *