قصه صوتی کودکانه حسنی نگو بلا بگو – پگاه قصه گو
از سری قصه های پگاه رضوی (پگاه قصه گو) اینبار فایل mp3 ماجراهای حسنی را به همراه متن کامل برای شما عزیزان قرار می دهیم
توی ده شلمرود،
حسنی تک و تنها بود.
حسنی نگو، بلا بگو،
تنبل تنبلا بگو،
موی بلند، روی سیاه،
ناخن دراز، واه واه واه.
نه فلفلی، نه قلقلی، نه مرغ زرد کاکلی،
هیچکس باهاش رفیق نبود.
تنها روی سه پایه، نشسته بود تو سایه.
همچنین گوش کنید: دانلود 25 قصه صوتی با صدای پگاه قصه گو
باباش میگفت:
– حسنی میای بریم حموم؟
– نه نمیام، نه نمیام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– نه نمیخوام، نه نمیخوام
کره الاغ کدخدا،
یورتمه میرفت تو کوچه ها:
– الاغه چرا یورتمه میری؟
– دارم میرم بار بیارم، دیرم شده، عجله دارم.
– الاغ خوب نازنین،
سر در هوا، سم بر زمین،
یالت بلند و پرمو، دمت مثال جارو،
یک کمی بمن سواری میدی؟
– نه که نمیدم
– چرا نمیدی؟ (!)
– واسه اینکه من تمیزم.
پیش همه عزیزم.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
غازه پرید تو استخر.
– تو اردکی یا غازی؟
– من غاز خوش زبانم.
– میای بریم به بازی؟
– نه جانم.
– چرا نمیای؟
– واسه اینکه من، صبح تا غروب، میون آب،
کنار جو، مشغول کار و شستشو.
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
در واشد و یه جوجه
دوید و اومد تو کوچه.
جیک جیک زنان، گردش کنان
اومد و اومد، پیش حسنی:
-جوجه کوچولو، کوچول موچولو،
میای با من بازی کنی؟
مادرش اومد،
– قدقدقدا
برو خونه تون، تورو بخدا
جوجه ی ریزه میزه
ببین چقدر تمیزه؟
اما تو چی؟
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
دانلود داستان صوتی دزده و مرغ فلفلی به همراه دانلود کتاب
حسنی با چشم گریون،
پاشد و اومد تو میدون:
– آی فلفلی، آی قلقلی،
میاین با من بازی کنین؟
– نه که نمیایم نه که نمیایم
– چرا نمیاین؟
فلفلی گفت:
– من و داداشم و بابام و عموم،
هفته ای دوبار میریم حموم.
اما تو چی؟
قلقلی گفت:
– نگاش کنین.
موی بلند، روی سیاه، ناخن دراز، واه واه واه!
حسنی دوید پیش باباش:
-حسنی میای بریم حموم؟
– میام، میام
– سرتو میخوای اصلاح کنی؟
– میخوام، میخوام
– حسنی نگو، یه دسته گل
تر و تمیز و تپل مپل
الاغ و خروس، جوجه و غاز و ببعی
با فلفلی، با قلقلی، با مرغ زرد کاکلی
حلقه زدن، دور حسنی.
الاغه میگفت:
– کاری اگر نداری، بریم الاغ سواری.
خروسه میگفت:
– قوقولی قوقو. قوقولی قوقو؟
هرچی میخوای فوری بگو.
مرغه میگفت:
– حسنی برو تو کوچه.
بازی بکن با جوجه.
غازه میگفت:
– حسنی بیا،
با هم دیگه بریم شنا.
توی ده شلمرود
حسنی دیگه تنها نبود
نام قصه | ماجراهای حسنی |
با صدای | پگاه قصه گو |
نوع فایل | mp3 |
زمان | 9:27 |
حجم | 2.7mb |
بخش | داستان صوتی کودکانه |
در صورت بروز مشکل در دانلود بر روی دکمه دانلود کلیک راست کرده و گزینه Save Link as و یا Save target as را انتخاب نمایید
مرسی عزیزم عالی بود
عالی بود پگاه جون من امشب اولین بار بود که قصه ی شمارو گوش دادم. مرسی از این همه احساس
عاللیییه عزیزم
سلام
ممنون خیییلی عالییی
ما قصه های شما رو خیلی دوست داریم😚
سلام پگاه جون دختر من سه سالشه و اصلا قصه دوست نداره اما همین که با گیتار قصه و لالایی خوندین زود خوابش برد برعکس همیشه که کلی گریه میکنه تا بخوابه خواستم از این همه محبت و عشقی که توی صداتون هست تشکر کنم
بسیار عالی پسرم لذت برد
عالی بود.مرسی
سلام پگاه عزیز من پسرم از ۳ سالگی تا الان که ۱۱ سالش هست قصه های شما رو دوست داره ممنونم ازتون عزیزم خیلی پر مهرو محبتی عزیزم 🌷🌷🌷
سلام پگاه جونم قصه هاتون عالی هستن من سه تا بچه دارم که عادت کردن حتما قصه های شمارو گوش کنن تا خوابشون ببره ممنونم از محبت و صدای زیباتون
عالی بود عالی پسر من خیلی سخت پسنده بهم گفت بابا خیلی باحال بود من خودم با لالایی بغضم گرفت .
خیلی ممنون
مرسی پگاه جون نوه ام خوابش برد تا خواب حسنی رو ببینه
خانم پگاه خیلی عالی بودش با صدای دلنشین شما پسرم ۳ ثانیه ای خوابش میبره
عالیه
عالی هستین مثل همیشه
بسیار عالی بود ، مخصوصا لالایی خیلی دلنشین بود.