دو شعر کودکانه از ناصر کشاورز
ناصر کشاورز از شاعران به نام و موفق شعر کودک می باشد. او متولد سال 1341 می باشد و کار خود را از مجله کیهان بچه ها آغاز کرد و در سال 1362 اولین شعرش چاپ شد
گربه میو
یه گربه بود گوشهاش یه کم کوتاه بود
موهاش همه سیخ سیخی و سیاه بود
همیشه فکر می کرد که خیلی زشته
یه شب پاشد رفت پیش یک فرشته
گفت : کاری کن گوشهام درازتر بشه
موهام طلایی رنگ و نازتر بشه
فرشته هه خوند لالالا لالایی
گربه هه شد یه خرگوش طلایی
ولی باز هم دنبال آرزو بود
چون که صداش هنوز میومیو بود
در همین رابطه : قصه جوجه نوک نوکی |
بز شاخ شاخی
یک بزه بود که شاخ می زد به هر چی
شاخ هاش تیز و دراز بود و پیچ پیچی
یه روز تو کوها پیدا کرد یک درخت
هی شاخشو زد به درخت بدبخت
درخته گفت نکن با من شاخ بازی
چه قدر به این دو تا شاخت می نازی
من رو سرم هزار تا شاخ دارم
از شاخه هام میوه بیرون می آرم
پرنده ها رو شاخه هام میشینن
تو سایه ی کنار پام میشینن
تو هم بشین خستگیتو در بکن
بعد با شاخات یه کار بهتر بکن
شاعر ناصر کشاورز
شعر مدرسه و کلاس درس از افسانه شعبان نژاد |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.