امروز زنگ املا شاگرد تازه آمد شد
هم کلاسی من او بود اهل مشهد
آمد نشست پیشم واکرد دفترش را
با یک مداد بی نوک خارند هی سرش را
با لهجه قشنگی پرسید سرکن ات کو
فهمیدم آن تراش است اما به لهجه او
…
https://www.istgahekoodak.ir/wp-content/uploads/2015/10/kelas-dars.jpg285291radinhttp://www.istgahekoodak.ir/wp-content/uploads/2020/02/logo_istgahekoodak111.pngradin2015-11-01 12:03:292015-11-01 12:03:29شعر کودکانه سرکن ات کو