شعر مدرسه و کلاس درس
مارمولکه یواشکی توی کلاس سرک کشید رفت و رو تخته ی کلاس عکس یه مارمولک کشید معلمش اومد و گفت قشنگ تر از این. دیگه نیست کنار نقاشی نوشت نمره مارمولکه بیست افسانه شعبان نژاد
این نویسنده هنوز اطلاعاتی درباره خود ثبت نکرده است.
radin تا کنون 40 مطلب مفید در سایت ثبت کرده است.
مارمولکه یواشکی توی کلاس سرک کشید رفت و رو تخته ی کلاس عکس یه مارمولک کشید معلمش اومد و گفت قشنگ تر از این. دیگه نیست کنار نقاشی نوشت نمره مارمولکه بیست افسانه شعبان نژاد
یک کوله. شکل گربه بر دوش من نشسته چسبیده شانه ام را با دست های بسته خیلی سواد دارد این گربه قلمبه خورده کتاب دفتر جای کباب دنبه مهدی ماهروتی
سبزی خوردن توی سفره نشسته بود. منتظر دوستانش بود. گفت.. سبزی خوردن که بی نان نمیشه. سفره گفت صبر کن الان می آید. سبزی خوردن منتظر شد پنیر آمد و گفت پنیر وسبزی که بی نان نمیشه سفره گفت یک کم دیگر صبر کنید الان می آید سبزی خوردن و پنیر صبر کردند گوجه فرنگی […]
امروز زنگ املا شاگرد تازه آمد شد هم کلاسی من او بود اهل مشهد آمد نشست پیشم واکرد دفترش را با یک مداد بی نوک خارند هی سرش را با لهجه قشنگی پرسید سرکن ات کو فهمیدم آن تراش است اما به لهجه او