کودک بزرگسال

کودک بزرگسال -رفتارهای بزرگسالانه کودک چه عواقبی برای فرزندمان دارد – قسمت دوم

telegram468 کودک بزرگسال -رفتارهای بزرگسالانه کودک چه عواقبی برای فرزندمان دارد - قسمت دوم

کودک بزرگسال و یا در واقع کودکی که رفتارهای بزرگسالانه دارد را در قسمت قبلی و در اینجا مطالعه کردیم و اکنون قسمت دوم و آخر :

بچه ی سالم می خواهید یا موفق

این روانشناس در ادامه با اشاره به اینکه ما به عنوان والدین باید با این چالش روبرو شویم که آیا دوست داریم فرزندی موفق یا سالم داشته باشیم اضافه کرد : خیلی از پدر و مادرهای امروزی روی این مساله تمرکز کرده اند که فرزندان موفق داشته باشند در نتیجه از سالم ماندن آنها غافل شده اند
در حال که در واقع بچه هایی که رفتارهای بزرگسالانه دارند(کودک بزرگسال)گر چه ممکن است در فعالیت های مختلف موفق باشند اما احتمالا از سلامت روانی کافی برخوردار نخواهند بود. چون یکی از تعاریف سلامت روان، انسجام بین مولفه های مختلف شخصیت و همچنین پیشبرد تمامی مولفه های رشد به یک میزان است به عبارت ساده تر اگر فرزند شما به لحاظ هوشی و شناختی رشد کند ، اما از نظر دیگر مولفه های مهم رشد از جمله مولفه های عاطفی، ارتباطی، اجتماعی و …به اندازه ی کافی پیش نرود ممکن است از سلامت روانی کافی برخوردار نشود.
متاسفانه دور شدن از سلامت روان در کودکان خیلی سریع خود را نشان نمی دهد و والدین ممکن است تا مدت ها متوجه این موضوع نباشند.
به عنوان مثال ممکن است فرزند ما با این رویکرد بزرگ شود ازدواج کند و در ازدواجش دچار مشکل شود و در آنصورت می بینیم فرزند ما مدرک دکترا گرفته و به عنوان یک آدم موجه از نظر اجتماعی ازدواج کرده نمی تواند زندگی مشترک خود را پیش ببرد . ردپای چنین مشکلاتی را می توان در ناهماهنگی تربیتی یا تاکید بیش از حد بر مولفه های شناختی و رشدی و هوشی و غفلت از دیگر مولفه ها مثل ارتباطی، عاطفی، اجتماعی و …. پیدا کرد.

-بزرگسال2 کودک بزرگسال -رفتارهای بزرگسالانه کودک چه عواقبی برای فرزندمان دارد - قسمت دوم

کودک نابغه

تربیت بس است

این روانشناس با توصیه والدین با این که در لحظاتی شیوه های تربیتی شان را ادامه ندهند و اجازه بدهند که کودک زندگی معمولی و عادی خودش را داشته باشد.
گفت : اگر رفتارهای بزرگسالانه کودک ناشی از عدم رعایت اصول تربیتی صحیح توسط پدر و مادر باشد که بدون شک توصیه ی ما تاکید بر این اصول اساسی است.
اما در کنار این مساله ما به عنوان پدر یا مادر باید به کودک اجازه دهیم تا بچگی کند، خاکبازی کند، بدود، زمین بخورد، زخمی شود و حتی درد زخمی شدن را تجربه کند و بالاتر از همه این ها باید اجازه دهیم که فرزندمان حتی با دوست خود مشکل پیدا کند تا جایی که یاد بگیرد در این مواقع چطور باید خودش را آرام و مشکلاتش را حل کند، چون متاسفانه شواهد علمی زیادی وجود دارد که نشان می دهد کودک بزرگسال از رشد عاطفی مناسبی برخوردار نیستند.

همه پیامدهای منفی سرکوب کردن کودک درون

کودکی که از سنین پایین کودک درونش را فراموش یا سرکوب کرده و در روند بزرگسالی هم به این روند ادامه می دهد. در واقع در مقام یک بزرگسال تمایلات خواسته ها و نیازهای کودک درون خود را سرکوب می کند . چنین فردی هرگز یاد نمی گیرد که چطور باید احساس طبیعی داشته باشد بازی کند و از جریان آن لذت ببرد.
از طرف دیگر چنین بزرگسالانی نمی دانند که چطور باید آرام باشند یا استرس های خود را مهار کنند . آن ها لذت بردن از زندگی را بلد نیستند و فقط خودشان را در کارشان غرق می کنند و حتی با خودشان خیلی جدی حرف می زنند.
آن ها از اینکه به اندازه کافی خوب نیستند احساس گناه می کنند و برای اینکه کمتر احساس گناه داشته باشند خودشان را در کارشان قطع می کنند .
از طرف دیگر این افراد از صمیمی شدن با دیگران می ترسند و مداوم نگرانند که در ارتباط با مردم بی کفایت ارزیابی شوند.

نویسنده : مستانه تابش

 

ایستگاه کودک

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *