عکس کارتونی کانگرو

نی نی ننای گریه ئو – قصه کودکانه آشنایی با مشاغل

telegram468 نی نی ننای گریه ئو - قصه کودکانه آشنایی با مشاغل

از سری قصه های کودکانه آشنایی با مشاغل

نانا بازیگر سینما بود. آنروز برای بیست و سومین بار ، ننای لپ آلبالویی اش را آرام گذاشت توی کالسکه ی دانه اناریش، گفت ننای ناز مامان یک کوچولو اینجا باش. مامان بازیگری کند برگردد.
بعد با لباس های پف پفی اش که مال نقشش بود . موهای فرفری اش که از زیر کلاه آویزان بود و کفش های پاشنه بلندش تیک تیک تیک راه افتاد و رفت سر صحنه. اما هنوز یک جمله از نقشش نگفته بود که صدای نی نی از کاسکه اش بلند شد.
اونگهههه! اونگهههه! اونگهههه!
نانا حواسش پرت شد و حرفش یادش رفت. و دوید پیش کالسکه ی ننای لپ آلبالویی اش.
ننا اونگه اونگه می کرد و دست هایش را تکان می داد.
نانا پوفی کرد و نی نی اش را برد به اتاق گریم.
تا آنجا کمی آرامش کند.

همچنین بخوانید آشنایی با مشاغل : قصه خشکشویی ازدهای بخاری 

یکهو صدایی گفت میشه با هم یک عکس بگیریم
نانا از جایش پرید و پشت سرش یک کانگوروی قهوه ای دید. نانا گفت تو دیگر که هستی .

kangaroo-clipart-02-300x259 نی نی ننای گریه ئو - قصه کودکانه آشنایی با مشاغل
همان موقع نی نی کانگوروی کوچولو سرش را از کیسه مامانش بیرون آورد. نی نی ننا تا نی نی کانگرو را دید دست های کوچولویش را به هم زد وخندید.
کانگورو گفت من و نی نی ام راه درازی آمده ایم تا با شما عکس بگیریم. نی نی من عاشق شماست. نانا خندید و گفت عاشق من یا بازی ام
کانگورو گفت هر دو.
همان وقت کسی تق و تق به در زد. خانم گریمور بود و گفت نانا ببخشید باید گریمتان را درست کنم. بعدش هم باید برگردید سر صحنه فیلم برداری. همه منتظرتان هستند. نی نی ننا و نی نی کانگورو به هم نگاه می کردند و می خندیدند. کانگورو گفت گریم یعنی چی؟
نانا موهای بلند فرفری اش را نشان داد و لپ های قرمزش را هم نشان داد و گفت همین ها دیگر . به این ها می گویند گریم. برای نقشی که بازی می کنم باید این شکلی باشم.

قصه صوتی : خاله قورباغه خوش باور

کانگورو و نی نی اش در گوشه ای ایستادند و به نانا نگاه کردند.
اما هنوز خانوم گریمور گریم نانا را درست نکرده بود که دوباره نی نی ننا گریه اش رفت هوا.
اونگهههه! اونگهههه! اونگهههه!
نانا دیگر نتوانست سر جایش بنشیند و گفت ببخشید من امروز نمی توانم بازی کنم. ننا گریه می کند باید برایش لالایی بخوانم تا خوابش ببرد.

baby-clipart-300x266 نی نی ننای گریه ئو - قصه کودکانه آشنایی با مشاغل
نانا کفش و لباس بازیگری را با لباس های خودش عوض کرد. گریمش را پاک کرد و با ننای لپ آلبالویی سوار ماشینش شد و گازش را گرفت و تندی رفت.
هنوز زیاد قام قام نکرده بود که صدایی گفت نانا خانوم عکس چی شد؟
نانا گفت ای وای خانوم کانگورو چطوری آمدید اینجا
کانگورو گفت شما آنقدر سرتان گرم بازی و نقشتان و نی نی ننا شد که عکس را کاملا فراموش کردید
نی نی ننا توی صندلی اش خواب بود. نانا توی آیینه نگاهش کرد و گفت آره نقشم سخت است ننا هم که همه اش گریه می کند و حرف هایی که باید بگویم فراموشم میشود. نمی دانم چکار کنم. امروز همه بازیگرها و فیلم بردار و کارگردان و بقیه معطل من شدند. کانگورو یواش آمد رو صندلی جلو و گفت من فکری دارم اما قبلش باید عکس یادگاری بگیریم.
نانا گفت چه فکری؟
کانگورو چشمکی زد و گفت به من میگن پرستار کانگی
من بهترین پرستار بچه ی همه دنیا هستم

برای خواندن قصه های کودکانه بیشتر کلیک کنید

فردا صبح سر صحنه فیلم برداری وقتی نانا داشت دیالوگهایش را تند تند و خوشگل خوشگل می گفت . نگاهی به آن روبرو ، پشت درخت ها انداخت . نی نی کانگورو و نی نی ننا دو تایی نشسته بودند توی کیسه مامان کانگورو و مامان کانگورو هم آرام بپر بپر می کرد. نی ننا دست می زد و می خندید. دست مامان کانگورو یک عکس بود. عکسی از نی نی ننا و نی نی کانگورو و مانان کانگورو و نانا

نویسنده داستان : سید نوید سید علی اکبر

ایستگاه کودک

 

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *