شعر کودکانه عید قربان – مهمان پشمالو
شعر کودکانه عید قربان
یک گوسفند چاق و چله
بابابزرگم از ده آورد
داداش من مانند قرقی
زود آمد و بغل کرد
اول کمی پشم سرش را
با شانه ی خود،یک وری کرد
آن وقت با بوس و نوازش
یک کم برایش مادری کرد!
حرف پذیرایی که آمد
آماده کرد آب و علف را
مشتی کلم،یک دسته سبزی
حتی کمی نان و مربا
بابابزرگم گفت:به به
خیلی تو خوب و مهربانی
تحویل می گیری حسابی
هم دوستی،هم میزبانی
با این تبرک،چند روزی
تا عید قربان مهربان باش
خیلی ثواب و اجر دارد
پس خوش به حالت،فکر آن باش!
منبع:همشهری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.