داستان صوتی توپ برای کودکان با لینک مستقیم دانلود
داستان صوتی توپ
خلاصه داستان
یه جنگل بود که حیوونهای زیادی داخل اون زندگی می کردند. خرگوش، آهو، خارپشت، گوزن، میمون و خیلی حیوونای دیگه . یه روز مردی با گاریش از اون جنگل رد میشد. بار گاری چیزهای مختلفی بود. یکی از اون چیزها یه توپ قشنگ بود که برای بچه اش خریده بود.
از بس گاری بالا و پایین می رفت توپ از روی گاری پایین افتاد و اون مرد هم متوجه نشد و راهش و گرفت و رفت و اون توپ همونجا افتاده بود.
تا اینکه یه بچه خرگوش از اونجا گذشت و توپ رو پیدا کرد.
با خوشحالی اونو برداشت و پیش حیوونهای دیگه رفت.
خرگوش به اونها گفت ببینید چی پیدا کردم. چی توپ قشنگیه.
بعضی حیوونها نمی دونستند توپ چیه
کبوتر برای اونها توضیح داد که توپ یه وسیله اسباب بازیه که بچه ها باهاش بازی می کنن. می زنن زمین خودش میره هوا.
بچه خرگوش که فهمید یه توپ پیدا کرده همه رو از دور و بر خودش کنار زد و مشغول بازی شد.
هی با اون توپش بازی می کرد و بچه حیوونهای دیگه که اون توپ رو می دیدند ، دلشون می خواست که اونها هم یک توپ داشته باشند. اما نمی دونستند چطوری باید توپ گیر آورد. واسه همین هم گریه کنون به خونشون می رفتند و توپ می خواستند.
هر روز کار بچه خرگوش همین بود. با توپش می اومد بیرون و با اون بازی می کرد. توپش رو به همه حیوونها نشون می داد. ولی نمی ذاشت کسی به اون دست بزنه و با اون بازی کنه و اونها هن خیلی ناراحت می شدند.
آقا جغده روی شاخه درخت نشسته بود و داشت همه جار تماشا می کرد. یه دفعه دید که بچه خرگوش داره با توپ بازی می کنه و بچه های دیگه هم گریه می کنند
آقا جغده فکری کرد و گفت : بچه خرگوش داره بچه ها رو اذیت می کنه و توپ به اونها نشون میده و ولی اجازه نمی ده که باهاش بازی کنند و باید به اون حالی بکنم که اون کارش کار بدیه
برای دانلود داستان صوتی توپ از لینک دانلود در انتهای متن استفاده نمایید
پخش آنلاین
دانلود داستان صوتی توپ
نام داستان صوتی | توپ |
نوع فایل | mp3 |
زمان | 07:29 |
حجم | 3.2mb |
دسته | داستان صوتی |
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.